شعر درد دل با خدا (جز تو كسی نیست ) از هاشمی كرمانی
جز تو كسی نیست ...
ای كَرمت همنفس بی كسان
جز تو كسی نیست ، كس ِ بی كسان
بی كَسم و ، همنفس من توئی
رو بكه آرم ؟ كه كَس من تونی
كون و مكان ، مظهر نور تواند
جمله جهان ، مَحض حضور تواند
در دل هر ذره بود ، سیر تو
نیست درین پرده كسی ، غیر تو
جز تو كسی نیست ، به بالا و پَست
ما همه هیچیم و ، توئی هر چه هست
بزم بقا را ، می و ساقی توئی
جز تو همه فانی و ، باقی توئی
كیست كه قائل به ثنای تو نیست؟
كیست كه مایل ، به لقای تو نیست ؟
ما همه مشغول ثنای توایم
واله و مشتاق لقای توایم
روزن جان ، بر دل ما باز كن
خاطر ما را ، صدِف راز كن
مرد رهی ، از كجی اندیشه كن
راستی و ، راست روی پیشه كن
هر كه كند روی طلب سوی او
قبله ی ذرّات شود ، روی او