|
ولادت حضرت امام علی نقی، امام هادی علیهالسلام |
|
ولادت حضرت امام علی نقی، امام هادی علیهالسلام همین جلوه هستی سید علی اصغر موسوی مدینه است و شادمانیهای خانه حضرت جواد. مدینه است و طلوع خورشیدی دیگر در خانه امامت. مدینه است و شکوفایی دهمین بهار ولایت؛ بهاری که از شکوفههای آسمانیاش، «هدایت» میشکفد و «هادی» امت را به تماشاگران عالم لاهوت معرفی میکند. تبارک الله از حضور دهمین حجت خداوند در زمین! تبارک الله از حضور آسمانی فرزندی از فرزندان حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله ! تبارک الله از حضور خورشید پرفروغ هدایت! میآید؛ همنام مولایی که مجموع صفات الهی است. اصل و فرع تمام اوصاف حسنه! «علی» است؛ همانند نیایش. در شجاعت و غیرت، در کمال و کرامت، در عبادت و تسبیح، در مناعت وجود! او ادامه انبیاست. تبلور اندیشههای الهی در عصر خویش است. میآید؛ اشراق آدم علیهالسلام در نگاه؛ صداقت نوح علیهالسلام در زبان؛ ایمان ابراهیم علیهالسلام در دل. شهود موسی علیهالسلام در بیان، قدرت عیسی علیهالسلام در نفس، نور محمد صلیاللهعلیهوآله در جبین. میآید؛ بلاغت علی علیهالسلام در بیان، صداقت زهرا علیهاالسلام در زبان، کرامت حسن علیهالسلام در نفس، شهامت حسین علیهالسلام در دل، عبادت سجاد علیهالسلام در جبین؛ شرافت باقر علیهالسلام در وجود، صلابت جعفر علیهالسلام در ضمیر، نجابت کاظم علیهالسلام در شأن، سخاوت جواد علیهالسلام در جود. میآید تا از مدینه تا سامرا، مسیر تازهای از جادههای هدایت را فراراه گمگشتگان بگشاید. میآید تا آیینهای از پرتو طور، در تجلیگاه سامرا باشد. میآید تا «متوکلین» گم کرده مسیر «توکل» را، سیر الی الله بیاموزد. میآید تا با چلچراغ هدایت خویش، آدمیان را از اشراقی دیگر در شناخت معبود، آگاه سازد. میآید علیوار، برای رهایی امت از قید و بردگی، از قید کجاندیشی عباسیان. از قید جهل. صلوات و درود خداوند بر تو باد، ای برگزیده خداوند برای هدایت بشر! صلوات و درود خداوند بر تو باد ای ولی خداوند در زمین! صلوات و درود خداوند بر تو باد ای وارث علم انبیا و اولیای الهی! صلوات و درود خداوند بر تو باد ای وارث ولایت پیامبر صلیاللهعلیهوآله و علی علیهالسلام ! صلوات و درود خداوند بر تو باد، ای وارث کرامت حسن علیهالسلام ، شهامت حسین علیهالسلام ، عبادت سجاد علیهالسلام ، فقاهت باقر علیهالسلام ، صداقت صادق علیهالسلام ، نجابت کاظم علیهالسلام ، رضایت رضا و سخاوت جواد! صلوات و درود خداوند بر تو باد ای خورشید هدایت، ای هادی ره گم کردگان، به سوی حق! حضرت ابالحسن، علی بن محمد هادی! صلوات و درود خداوند بر تو باد، مادام که خورشید برمیآید و آسمان آبیست. مولاجان! بیپناهیم؛ ما را در پناه نام هدایتگسترت گیر! دنیای گل نرگس روزبه فروتن پی از فرش تا عرش، امتدادِ فرشته است و نور... . ...و مدینه، چشم به راهِ طلوعِ دهمین خورشید، لحظهها را میشمارد. امشب، دلِ شب، چلچراغی درخشان در آسمانِ مدینه است. امشب، حرم آسمان، چراغانیست. ستارهها، فانوسهایی روشن در دستِ فرشتگان، و ماه، روشنترین آیینه بر طاقچه آسمان است امشب. امشب، فرشتگان بر خانه خورشید نُهُم، سبد سبد گلِ بهشتی میپاشند. امشب، نوزادِ مبارکی به دنیا میآید تا خورشیدِ هدایتِ انسان به ملکوت شود. او میآید تا پرچمدار علم مکتب جعفری باشد. او میآید تا با نورِ دانش، ظُلمت «متوکل عباسی» را بشکافد. او میآید تا خون خدا را در شریان جهان مرده جاری کند. او میآید تا آسمان را چون کولهباری سبز بر دوش گیرد و رسالت هزاران ساله دین را به مقصد برساند. خورشید دهم، میآید تا پدر خورشید یازدهم و نیای گل نرگس باشد. امشب، مدینه در باغی از عطر گُل محمدی جاریست. شانههای شهر، خیس باران گُل و ستاره است. از هفت آسمان، صدای دَف میبارد. و آوای تهنیت فرشتگان در ملکوت شب شنیدنیست. خورشید دهم حمزه کریم خانی سلام بر نور، بر روشنایی، بر دهمین خورشید! سلام بر تابناکترین ودیعه الهی در زمین، بر مجد و شرافت، بر پاکی و عزت! سلام بر او که یادگار فضیلت و پارسایی، سخاوت و پاکیزگی بود! نخلهای هدایت از برکت دستانش ثمربخش بود و سَحَر از دیدن قامت زیبایش تبسم بر لب داشت. دستهای حاجتمندان، بیآنکه سرشار باشند، از درگاهش دور نمیشد و همگان در برابر شکوهش فروتن بودند. باران رحمت آگاهی را بر سر و قلب مردمان جاری میکرد و مؤمنان از پیشگاه همتش نیرو میگرفتند. آنگاه که ناباوران و دشمنان به شکستن قداست و شکوهش میاندیشیدند، خود، میشکستند و فرو میریختند! او خواب تاریکدلان را برمیآشفت و پرچم توحید را در بلندترین قلههای حیات برمیافراشت. او چراغ فروزان هدایت بود و یاور و راهنمای همیشه امت؛ کتاب دانایی و پارسایی و زهد را به هم درآمیخته بود و از مدینه تا سامرا، نور و روشنایی ریخته بود. میلاد خجسته و پرفروغش مبارک باد! خورشیدِ دهم... روزبه فروتن پی خورشید دهم، افق، مدینه، نور آوای فرشتگان، دف و تنبور امشب، دف ماه؛ در دو دست عشق امشب، هستی؛ سیاهْ مستِ عشق امشب، هستی؛ رکوع خواهد کرد خورشید دهم طلوع خواهد کرد جدّ گل نرگس است این مولود یاری ده مفلس است این مولود نور ازلیست این که میآید از نسل علی علیهالسلام ست این که میآید میآید تا امامِ جان باشد هادی علیهالسلام هدایت جهان باشد میآید آسمان شود دین را پرواز دهد تُرَنگِ آمین را او در دل جهل، نور خواهد کاشت شب از دل او هراس خواهد داشت جهلی که از آن جهان به زنجیر است در پرتو علم او زمینگیر است نوریست که ریشهکن کند ظلمت میآید تا کفن کند ظلمت حیران شده خاندانِ عباسی انگشت به لب، کسانِ عباسی: ـ کاین نورِ شگفت، از کجا آمد؟! انگار که از دلِ خدا آمد کم مانده از او تَلَف شود ظلمت! قربانیِ نور و دف شود ظلمت! پاییز دلِ خلیفه شد ویران! از جلوه این بهارِ بیپایان این کیست که نور مُطلقش یار است؟! یاری بکنید! ظلم، بر دار است! گفتند؛ ولی نور؛ تلاطم کرد ظلمت، سر و جانِ خویش را گم کرد شب، باطل شد، دلِ جهان آمد خورشیدِ دهم از آسمان آمد او آمد و جانِ خانه روشن شد چشمِ پدر و «سمانه» روشن شد. «امشب، شبِ تهنیت، شبِ شادی» امشب، شبِ ارتقای آزادی
منبع:http://www.deabel.ir/content/index.php?option=com_content&task=view&id=180&Itemid=48
|
|
|
ورود |
|
|
آخرین اخبار |
|
|
نظرسنجی |
|
|
اوقات شرعی |
|
|
آمار بازدید |
|
بازدید این صفحه : 1188 | بازدید امروز : 520 | کل بازدید : 5702976 | بازدیدکنندگان آنلاين : 5 | زمان بازدید : 0/1250 |
|