امامت جواد الائمه علیهالسلام با نگرشی بر مسألهی ارتباط امامت و بلوغ جسمی طرح وارهی پژوهش در طرح وارهی پژوهش تلاش خواهیم کرد، برخی از موضوعات قابل بحث با مناسبت مورد نظر را به همراه منابعی جهت مطالعه معرفی کنیم. تا مبلّغان گرامی بتوانند به دلخواه موضوعی را انتخاب و با استفاده از منابع مطرح شده بحثی دقیق و علمی ارائه دهند. پس از ارائهی طرح وارهی پژوهش یکی از موضوعات مطرح شده تبیین خواهد شد. باشد که پسند طبع خوانندگان عزیز واقع شود. طرح پژوهشی امام محمد تقی علیهالسلام پیرامون شخصیّت، زندگانی، سیره و حوادث عصر امام جواد علیهالسلام مقالات و کتب مختلفی به رشتهی تحریر در آمده است. در طرح حاضر برای این که مبلّغان محترم به راحتی بتوانند کتابهای منبع را بیابند منابع و مدارکی پیرامون مباحث مختلف ارائه شده که عموما در دسترس مبلّغ است. 1 ـ زندگی نامهی عمومی منابع: نگاهی به زندگی امام جواد علیهالسلام محمّد محمّدی اشتهاردی، نشر مطهر، تهران، 1374؛ سیرهی پیشوایان، مهدی پیشوایی، مؤسسهی امام صادق علیهالسلام قم، چاپ دوم، پاییز 1374؛ چهارده معصوم، عمادالدین حسینی اصفهانی (عماد زاده) نشر طلوع، چاپ هفتم بهار 1373؛ نگاهی به زندگانی امام جواد علیهالسلام ، سید عبدالرزاق مقرم، ترجمهی پرویز لولاور، آستان قدس، 1370؛ تاریخ چهارده معصوم (جلاء العیون)، علامهی مجلسی، انتشارات سرور، چاپ پنجم، 1376 ه . ش؛ دایرة المعارف تشیع، ج اول. 2 ـ امامت جواد الائمه علیهالسلام با نگرشی بر موضوع امام کیست؟ چرا امام، چرا نصب؟ عصمت امام علم امام اخبار تولد امام جواد علیهالسلام و عکس العملها. 1 ـ واقفیها 2 ـ شیعیان اعلام امامت و موضعگیریها 1 ـ قبول محض 2 ـ قبول بعد از دستور 3 ـ سکوت. 4 ـ ابراز شگفتی یا اعتراض و پاسخ امام 5 ـ انکار فرزندی امام جواد و موضوع سن تنها وارث کرامت. علم خدایی استدلال قرآنی تفاوت دو مقولهی امامت و کودکی منابع: چهارده معصوم، عماد الدین حسینی اصفهانی (عماد زاده)؛ اصول کافی، ج 1؛ مسند الامام الجواد علیهالسلام ، شیخ عزیز الله عطاردی، مؤتمر العالمی للامام الرضا علیهالسلام ، 1410 ه . ق.؛ زندگانی سیاسی امام جواد علیهالسلام ، جعفر مرتضی عاملی، ترجمهی سیدمحمد حسینی، دفتر انتشارات اسلامی؛ شیعه در اسلام، علامه طباطبایی، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی، تهران، 1362؛ آموزش عقاید استاد محمدتقی مصباح یزدی، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ج 2، 1376؛ سرور الفؤاد یا زندگانی حضرت امام جواد، ابو القاسم سحاب، کتابفروشی اسلامیه. 3 ـ کرامتهای امام جواد علیهالسلام کرامت چیست، تفاوت کرامت و معجزه، لزوم کرامت از امام، نمونههای آن. منابع: پیشوای نهم، حضرت امام محمّد تقی، مؤسسهی در راه حقّ؛ اصول کافی، ج اول؛ در پیشگوییهای پیشوایان، احمد سیاح، کتابفروشی اسلامی؛ منتهی الآمال ج دوم؛ چگونه شیعه باشیم، ملامحسن فیض کاشانی، کانون انتشارات محمّدی؛ داستانهای اصول کافی، ج 2، محمّد محمّدی اشتهاردی، دفتر نشر معارف اسلامی؛ داستانهای شنیدنی از چهارده معصوم......مؤسسهی انتشارات نبوی. 4 ـ فرقههای عصر امام زیدیه ـ واقفیه ـ غلات ـ مجسمه ـ معتزله. منابع: عصر المأمون، دکتر زید الرفاعی، ج 1، ص 367...؛ تاریخ علم کلام، دکتر علی اصغر حلبی، ص 172؛ الاحتجاج، طبرسی؛ تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمدتقی، فضل ا... صلواتی، انتشارات خرد، 1364. 5 ـ زندگی علمی امام علم امام، حوزههای علمی، شاگردان، تألیفات، حوزههای علمیّه شاگردان، شخصیّت علمی امام از منظر شیعیان و ...، مناظرهها، اعترافات خلیفه و ... به علم و فضل امام، میراث علمی امام. منابع: تجلی علوم اهل بیت در مناظرات امام رضا، دکتر مصطفوی؛ عیون اخبار الرضا،...؛ شاگردان مکتب ائمه، ج اول؛ معجم رجال الحدیث، آیت ا... خویی؛ انوار البهیه، محدّث قمی؛ الاحتجاج، طبری؛ سرور الفؤاد، ابوالقاسم سحاب؛ سیر حدیث در اسلام، سید احمد میرخانی؛ پیشوای نهم حضرت امام محمدتقی علیهالسلام ، مؤسسهی در راه حق؛ در پیشگوییهای پیشوایان، احمد سیاح، کتابفروشی اسلامی. 6 ـ زندگی سیاسی امام علیهالسلام رهبری شیعیان، در برابر مناصب حکومتی، ارتباط با کفار، شیوههای مبارزه با حکّام، مصالح امت اسلامی، سفرهای سیاسی امام، استفاده از همایشها، جایگاه امام و مناطق مختلف اسلامی (همدان، قم، کوفه و...)، در برابر توطئهها، سوء قصد به جان امام، شهادت و نحوه و آثار آن، مقبرهی امام. منابع: زندگانی تحلیلی پیشوایان، عادل ادیب، ترجمه اسدالله بشری، چاپ هشتم؛ امام الجواد من المهد الی اللحد، سید محمدکاظم قزوینی؛ تحلیلی از زندگانی امام جواد، قوام الدین وشنوی؛ وفات الامام الجواد، المقرم؛ اعیان الشیعه، ج 2؛ زندگی سیاسی امام جواد، جعفر مرتضی عاملی، ترجمهی سیدمحمد حسینی؛ تاریخ حرم کاظمین، محمدحسن آل یاسین، کنگرهی امام رضا علیهالسلام ؛ حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ج 2، رسول جعفریان، مرکز چاپ و انتشارات سازمان تبلیغات اسلامی. 7 ـ نمایندگان و یاران برجستهی امام علیهالسلام نمایندگان: آدم بن اسحاق، ابراهیم بن مهزیار، ابوتمام، احمد بن محمد بن ابینصر بزنطی، احمد بن محمد بن عیسی اشعری، زکریا بن آدم، صفوان بن یحیی، محمد بن ابی عمیر و محمد بن اسماعیل. یاران: عبدالعظیم حسنی، بزنطی، فضل بن شاذان، محمد بن ابی عمیر، محمد بن سنان، حبیب بن اوس خانی و علی بن مهزیار اهوازی. منابع: شاگردان مکتب ائمه، ج 1؛ اعیان الشیعه؛ بهجة الآمال؛ الکنی والالقاب، شیخ عباس قمّی؛ تحفة الاحباب فی نوادر آثار الاصحاب، شیخ عباس قمی؛ مسند امام جواد، عزیزا... عطاردی؛ جامع الرواة و اصحاب امام الرضا علیهالسلام ؛ معجم رجال الحدیث خویی؛ امام جواد من المهد الی اللحد؛ ستارهی درخشان نیشابور، اکبر قمشهای ترابی، قم؛ مجلهی تخصّصی کلام اسلامی، ش 19؛ سیر حدیث در اسلام، سید احمد میرخانی. 8 ـ زندگی اجتماعی، فرهنگی و ویژگیهای امام علیهالسلام ویژگیها و مناقب و فضائل فردی (عبادی و...) ویژگیها، مناقب و فضایل خانوادگی و تربیتی (والدین، همسران، فرزندان، بستگان، ـ ویژگیها، مناقب، فضایل اجتماعی (شیعیان، اهل کتاب...ـ فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی حضرت. منابع: سیرهی معصومان ج5، سیدمحسن امین، ترجمهی علی حجّتی کرمانی، نشر سروش؛ بحارالانوار، ج 78، ص 364...؛ نگاهی به زندگانی امام جواد علیهالسلام ؛ پرتوی از زندگانی چهارده معصوم، محمد اشتهاردی؛ زندگانی امام جواد، مظهر تقوی و جود، حسین ایمانی یامچی؛ تاریخ زندگانی ائمهی معصومین، حضرت امام محمدتقی، سیدمحمد حسینی شاهرودی. 9 ـ خلفای عصر امام علیهالسلام مأمون عباسی، معتصم عباسی، خصوصیات فردی و اعتقادی این دو، اوضاع حکومتی، برخورد با شیعیان، امام و خلفا، علّت تحمیل ولایت عهدی به امام رضا و ازدواج ام الفضل با امام جواد... اطلاعات خلفا از امام، نقش مشاوران خیانت پیشه در ظلم به امام... . منابع: عصرالمأمون، دکتر زید الرفاعی، ج 1؛ دلائل الامامة، محمد بن جریر طبری؛ زندگانی دوازده امام ج2، هاشم معروف الحسنی، ترجمهی محمد درخشنده، انتشارات امیرکبیر؛ جلاء العیون، علامهی مجلسی؛ تاریخ یعقوبی، ج 2، ترجمهی محمدابراهیم آیتی؛ زندگانی امام جواد، یعقوب قمشهای، مسجد الغدیر، 1364؛ تحلیلی از زندگانی و دوران امام محمدتقی، فضل ا... صلواتی. 10 ـ خانواده و خاندان امام علیهالسلام همسران (ام فضل، سمانه،...) ـ دختران (زینب، ام محمد، میمونه، بریهه...) ـ پسر (علی). منابع: مسند امام جواد، عطاردی؛ ریاحین الشریعه، ج 4،...؛ مناقب ابن شهرآشوب، ج 4،...؛ سراج الانساب؛ منهج الدعوات؛ المجدی فی الانساب الطالبیین؛ شجره مبارکه فی انساب الطالبیین؛ اعیان الشیعه؛ زندگانی حضرت اماممحمدالتقی الجواد الائمه، عمادزاده؛ بحرالانساب، سید مرتضی علم الهدی؛ جدی فروزان در حالات امام محمّدتقی و احفاد آن حضرت، عباس فیض. 11 ـ سخنان امام جواد علیهالسلام علم، توحید، انبیا، امامت، ولایت، غیبة و.... منابع: کاملترین منبع پیرامون این بحث مسند امام جواد، شیخ عزیزا... عطاردی است. 12 ـ امام علیهالسلام در آینهی اشعار سفرهای امام، امام و شاعران، شاعران عرب، شاعران فارسی. منابع: سیرهی معصومان، سیدمحسن امین، ج 5؛ دیوان فیاض لاهیجی، ص 80؛ خواجوی کرمانی (607)؛ محمد رفیع واعظ قزوینی (456)؛ مولا اهلی شیرازی (522)؛ شمس الفصحا محیط قمی (155)؛ مدرس؛ اصفهانی (541)؛ دیوان کمپانی (188)؛ نغمههای قدسی، محمد قهرمان (114)؛ عبدالرزاق لاهیجی (81)؛ قاسم رسا (244)؛ ماهر اصفهانی؛ فروغ ایمان، علی مردانی؛ تجلی در منا، محمدعلی صاعد؛ دیوان نجومی خراسانی؛ گلزار ثابت، قاسم استادی. اینک یکی از موضوعات پیشنهادی در طرح وارهی پژوهشی را به صورت مفصل تقدیم میداریم. امامت جواد الائمه علیهالسلام «با نگرشی بر مسألهی ارتباط امامت و بلوغ جسمی» اشاره: در بین ائمه علیهالسلام زندگی سه امام از جهت سن و بلوغ مورد توجّه قرار گرفته است. به طوری که گاه شبهاتی را مانند این که امامت در شیعه موروثی بوده است نه بر اساس شایستگی و ...، در پی داشته است. این سه امام عبارتند از: امام جواد علیهالسلام ، امام علی النقی علیهالسلام و امام زمان (عج). امام جواد به عنوان اوّلین شخص، بیش از دیگران مورد توجّه قرار گرفته است. مقالهی حاضر ضمن گذری بر شرایط امامت به بازخوانی گوشهای از مباحث و سؤالات مطرح شده پیرامون بلوغ جسمی امام جواد و پاسخهای امام رضا و امام جواد علیهماالسلام خواهد پرداخت. امام کیست؟ به اعتقاد شیعه امامت رهبری فراگیر در همهی امور دینی و دنیوی، بر جامعهی اسلامی است. و چنین ریاستی آن گاه مشروع میشود که از سوی خداوند متعال باشد و کسی که اصالتا این منصب را داشت، مصون از خطا و گناه خواهد بود. در واقع امام همهی منصبهای پیامبر، غیر از نبوت را دارد. امام باید معصوم، منصوب و دارای علم خدا دادی و مصون از خطا باشد. چرا نصب از سوی خدا بیگمان دین اسلام، دین جاودان، همگانی و نسخ نشدنی است. و بعد از پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، رسول دیگری نخواهد آمد. البته ختم نبوت در پیامبر ما زمانی با حکمت الهی سازگار خواهد بود که شریعت او بتواند همهی نیازها را تا پایان جهان جواب دهد و همچنین از تحریف و تغییر مصون بماند. در مورد قرآن کریم چنین ضمانتی وجود دارد. زیرا هم اعلان نموده که هدایتگر عالمیان است، و هم از سوی دیگر خداوند مصون بودن آن را از هر نوع تحریفی تضمین کرده است. امّا سخن در این است که همهی احکام و نیازهای بشری از ظاهر قرآن قابل استفاده و فهم نیست. مثلاً، کیفیّت رکعتهای نماز و تعداد آن و صدها حکم دیگر را نمیتوان از قرآن به دست آورد. اصولاً قرآن در صدد بیان تفصیلی احکام و قوانین نیست. بلکه این کار بر دوش پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بود که با علم الهی آنها را بیان کند.(1) و به همین دلیل سنّت او به عنوان حجت نزد مسلمانان معتبر است. میدانیم که پیامبر فرصت بیان همهی فروع احکام را نداشت و حتّی در بدیهیترین امور بعد از وی نیز مانند کیفیّت وضو گرفتن اختلافهای زیادی رخ داد، چه رسد به اموری که میتواند با منافع گروهها وقدرتمندان در ارتباط باشد که مسلما اختلاف و تحریف بیشتری در آنها روی میدهد.(2) نیست. منصبی که علم خدادادی میخواهد تا حقایق را در همهی ابعاد بیان کند. عصمت میطلبد تا تحت تأثیر هوای نفس و شیطان قرار نگیرد. مرتکب تحریف در دین نگردد. در صورت امکان حکومت و تدبیر امور را نیز به دست بگیرد. پس ختم نبوّت تنها زمانی موافق با جهانی و همیشگی بودن اسلام خواهد بود که امامی معصوم و دارای همهی ویژگیهای پیامبر صلیاللهعلیهوآله غیر از نبوت وجود داشته باشد تا مردم را هدایت کند و مسائل فرعی را با توجه به کلیّاتی که در قرآن آمده است برای مردم بیان کند. دلیل نقلی بر عصمت آیات متعددی وجود دارند که معصوم بودن را به عنوان یک شاخصه برای اعطای عهد و منصب الهی بیان میکنند مانند آیهی «لاینال عهدی الظّالمین».(3) (4) شریفهی فوق دربارهی پنج تن نازل شده است.(5) است.، پرسیدم:,امامان بعد از شما چند نفر هستند؟، فرمود:,تو، حسن، حسین، فرزندش علی، فرزندش محمد، فرزندش جعفر، فرزندش موسی، فرزندش علی، فرزندش محمد، فرزندش علی، فرزندش حسن و فرزندش حجت خدا.، آنگاه فرمود:,نامهای ایشان بر ساق عرش الهی نوشته شده است و من از خداوند پرسیدم اینها کیستند، فرمود:,یا محمد! ایشان امامان بعد از تو هستند که تطهیر شده و معصوماند و دشمنان ایشان مورد لعنت من خواهند بود.»(6)، علم امام علیهالسلام (دلیل نقلی) پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله دربارهی اهل بیت خود فرمود: «لا تعلموهم فانّهم اعلم منکم»(7) و دربارهی شخص علی علیهالسلام فرمود: «انا مدینة العلم و علیّ بابها.»(8) (9) شهیدا بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب» گفتم:, آری. فرمود:, آن که علم همهی کتاب را دارد داناتر است یا آن که بهرهای کم از آن دارد؟، عرض کردم:, آن که همه را دارد.، امام اشاره به سینهی مبارکش کرد و فرمود: ,به خدا قسم، علم همهی کتاب نزد ماست. به خدا قسم علم همهی کتاب نزد ماست.»،(10) شویم. تولّد امام جواد علیهالسلام و عکسالعملها پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله و ائمهی اطهار علیهمالسلام در موارد زیادی به صورت خصوصی و یا عمومی خبر از تولّد امام جواد علیهالسلام داده بودند که به چند نمونه اشاره میشود. 1 ـ هنگامی که آیهی «یا ایّها الّذین آمنوا اطیعوا اللّه و اطیعوا الرّسول واولی الامر منکم»(11) نازل شد و اطاعت اولی الامر به طور مطلق واجب شد و همسنگ با اطاعت پیامبر صلیاللهعلیهوآله معرفی گردید، جابر بن عبدا... انصاری نزد پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمد و از اولیالامر پرسید و گفت: «این اولوالامر که اطاعتشان مقرون به اطاعت شما شده، کیستند؟ پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمود: «هُم خلفایی یا جابر و ائمة المسلمین من بعدی اوّلهم علی بن ابی طالب ثم الحسن، ثم الحسین، ثم علی بن الحسین، ثم محمد بن علی المعروف فی التوراة بالباقر ستدرکه یا جابر فاذا لقیته فاقرأه منّی السلام ـ ثمّ الصادق جعفر بن محمد، ثمّ موسی بن جعفر، ثمّ علی بن موسی، ثمّ محمد بن علی، ثم علی بن محمد، ثم الحسن بن علی، ثم سَمیّی و کنیّی حجةالله فی ارضه و بقیته فی عباده ابن الحسن بن علی... .»(12) جواد علیهالسلام نقل کرده است که: «قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله بابی ابن خیرة الاماء النوبیة الطیبة الفم؛(13) پدرم فدای پسر بهترین کنیز نوبهای پاکیزه دهان و ... .» 3 ـ ابن سنان نقل میکند: «یک سال قبل از آن که ابی الحسن علیهالسلام (امام موسی کاظم علیهالسلام ) به عراق برده شود، نزدش رفتم، علی فرزندش نیز رو به رویش بود، به من فرمود: ای محمّد، گفتم: لبّیک. فرمود: امسال حرکتی خواهد بود، از آن جزع نکن. سپس نشست و به زمین دست گذاشت و سرش را به آسمان بلند کرد و فرمود: یضل اللّه الظالمین و یفعل مایشاء؛ خداوند ظالمین را گمراه و هر چه را بخواهد انجام میدهد. پرسیدم: چه شده است، فدایت شوم؟ فرمود: هرکس در حق این فرزندم ظلم کند وامامتش را بعد از من انکار کند، مانند کسی است که در حقّ علی علیهالسلام ظلم کرده و امامتش را انکار کرده است. فهمیدم که او از شهادت خود سخن میگوید و مرا به فرزندش راهنمایی میکند. گفتم: به خدا قسم اگر عمرم طول کشید حتما به حقّ او تسلیم شده و به امامتش اقرار خواهم کرد. و شهادت میدهم که او بعد از تو حجت خدا بر خلق و راهنمای به دین است. فرمود: ای محمد! خدا عمر تو را طول میدهد و امامت او و امام بعد از او را قبول خواهی کرد. گفتم: او کیست فرمود: فرزندش محمد. گفتم: راضی و تسلیم هستم، فرمود: بله در کتاب امیرمؤمنان علیهالسلام هم همینطور یافتم. بدان تو در شیعیان ما از برق در شب ظلمانی روشنتر هستی. ای محمد! مفضل همدم و راحتی من بود و تو همدم و راحتی آنها (امام رضا ـ امام جواد) هستی. حرام است که آتش به تو برسد.»(14) مطرح میشد، که عمدتا از سوی دو گروه مختلف بود؟ 1 ـ واقفیها این گروه پس از 183 ه . ق همزمان با شهادت امام موسی کاظم علیهالسلام شکل گرفت. اینها معتقد بودند موسی بن جعفر علیهالسلام زنده است و نمرده و سرانجام از پس پردهی غیبت به در خواهد آمد.(15) این اعتقاد از آنجا ناشی میشد که به نظر آنها امام رضا علیهالسلام در نماز، کفن، دفن... پدر حضور نداشت. حال آن که امام را باید امام غسل دهد، البته شیخ طبرسی عامل طمع کاری را در ایجاد این فرقه دخیل میداند. آنها برای باز نگرداندن پولها به امام بعدی، ادعای قطع امامت و پایان آن را کردند.(16) میدانیم ـ صحیح است. برخورد ابن قیاما واقفی با امام رضا علیهالسلام از این دست است. حسین بن بشار میگوید: «من و حسین بن قیاما از علی الرضا علیهالسلام اجازه ورود خواستیم، او هم اجازه داد و گفت: چه کار دارید. حسین گفت: آیا زمین خالی از امام میشود؟ ـ نه ـ آیا دو امام در آن واحد میشود. ـ نه، مگر این که یکی ساکت است و حرف نمیزند. ـ پس فهمیدم تو امام نیستی! ـ از کجا! ـ چون تو نسلی نداری و امامت مال کسی است که نسل داشته باشد. ـ به خدا قسم روزها و شبها نمیگذرد تا این که پسری از من متولّد شود، مقامی مثل من بیابد، حق را زنده و باطل را محو و نابود کند.»(17) 2 ـ شیعیان فاصلهی زیاد بین زمان ازدواج امام رضا علیهالسلام و تولّد امام جواد علیهالسلام طبیعتا میتوانست سؤالاتی را مطرح سازد و مردم را نیز تحت تأثیر قرار دهد، به عنوان نمونه نقل شده است که: الف ـ «صفوان بن یحیی بعد از تولّد امام جواد علیهالسلام نزد امام رضا علیهالسلام آمده و گفت: قد کنّا نسألک قبل ان یهب اللّه لک ابا جعفر علیهالسلام فکنت تقول: یهب الله لی غلاما...؛ ما نزد شما میآمدیم و قبل از این که خداوند اباجعفر (امام جواد) را به شما هدیه کند، سؤال میکردیم و شما میفرمودی: خداوند به من غلامی میبخشد.»(18) حضرت زیاد سؤال میشده است. ب ـ «ابن بزیع از امام رضا علیهالسلام نقل میکند که از او پرسیده شد: آیا امامت در عمو و دایی میشود؟ فرمود: نه، پرسید: در برادر؟ فرمود: نه گفت: پس در چه کسی؟ فرمود: در پسرم. و در این هنگام او پسری نداشت.»(19) میبیند.»(20) تصریح کرده بود. اعلام امامت و موضعگیریها امام رضا علیهالسلام در محافل و مجالس متعدّدی به صورت خصوصی و عمومی امام بعد از خود؛ یعنی، جواد الائمه را معرفی میکرد. به عنوان نمونه معمر بن خلاد میگوید: «بعد از تولد ابوجعفر (امام جواد) نزد امام رضا علیهالسلام بودیم. امام رضا علیهالسلام به ما فرمود: «هذا ابوجعفر قد اجلسته مجلسی و صیّرته فی مکانی؛ این ابوجعفر است که در جایگاه خود نشاندهام و در مکانم قرار دادهام.»(21) عکسالعملها در برابر دعوت امام رضا علیهالسلام پنج گروه را میتوان ذکر کرد که هر یک عکسالعملی متفاوت با دیگری داشتند. و امام هم در برابر هر یک شیوهای خاصّ به کار میبرد. 1 ـ قبول محض و تعبدی هرچند پیشوایی کودکی در سن هشت، نه سالگی غیرعادی به نظر میرسید ولی گروه زیادی از شیعیان به دلیل اعتقاد راسخ به الهی بودن انتخاب امام، به آن راضی شدند. مانند محمد بن سنان که گفتیم در برابر امام کاظم علیهالسلام قسم خورد که حتما تسلیم ولایت امام رضا و امام جواد علیهماالسلام خواهد شد. 2 ـ قبول بعد از دستور امام این دسته نیز امامت جواد الائمه علیهالسلام را پذیرفتند ولی نه به صورت داوطلبانه و خودجوش بلکه بعد از امر و تأکید امام رضا علیهالسلام چنین پذیرشی صورت گرفت. یحیی بن حبیب زیّات میگوید: «خبر داد مرا کسی که نزد ابی الحسن رضا علیهالسلام نشسته بود، که وقتی نزدش رفتند و میخواستند برخیزند، فرمود: , القوا ابا جعفر فسلّموا علیه و احدثوا به عهدا؛ ابا جعفر (جواد علیهالسلام ) را ملاقات کنید، به او سلام دهید و پیمان ببندید.، وقتی گروه برخواستند امام به سوی من متوجّه شد و فرمود:,یرحم الله مفضل انه کان یقنع بدون هذا؛ خدا مفضل را رحمت کند که بدون این (دستور) قانع بود.،»(22) 3 ـ سکوت برخی نیز در برابر اعلام امام علیهالسلام سکوت میکردند امّا این که سکوت آنها به معنای تأیید بود یا نه، در روایات به آن اشارهای نشده است که در این موارد باید به سیاق روایت و روح آن توجّه کرد حداقل این است که از اعلام پذیرش این افراد در روایت خبری نیست. مانند محمد نوفلی که میگوید «نزد (امام) رضا علیهالسلام رفتم و او در منظرهی اربق بود. سلام دادم و نشستم و گفتم: فدایت شوم! مردم گمان دارند پدرتان زنده است (او امام آخر بود و شما امام نیستید). فرمود: دروغ میگویند خدا لعنتشان کند! اگر زنده بود میراثش تقسیم نمیشد و زنانش ازدواج نمیکردند. لکن خداوند مرگ را چشاند، همان طور که علی بن ابی طالب علیهماالسلام چشید. گفتم: مرا چه امر میکنی، فرمود: بر تو باد بر محمّد پسرم، من به سوی سرزمینی میروم که برگشتی ندارد. به سوی قبری در طوس و دو قبر در بغداد، گفتم: اولی را شناختم ولی دومی چیست فرمود: به زودی خواهی دانست، سپس فرمود: قبر من و هارون چنین خواهد بود سپس دو انگشت را به هم چسباند.»(23) 4 ـ ابراز شگفتی یا اعتراض دستهی چهارم مردمی بودند که در برابر این اعلام، ابراز شگفتی میکردند و یا به نوعی اعتراض مینمودند. در اینجا امام رو به استدلال میآورد و از طرق مختلف دلیل امامت را به آنان توضیح میداد و در این قسمت است که امام به تبیین این امر که سن هیچ نقشی در پذیرش امامت ندارد، اشاره میکرد. اینک به چند دسته روایت که در این مورد از امام نقل شده است توجّه کنید: استدلال به حضرت عیسی علیهالسلام در این دسته از روایات امام علیهالسلام موضوع پذیرش امانت الهی از سوی حضرت عیسی را آن هم در چهار سالگی به عنوان دلیل مِثلی ذکر میکند؛ یعنی، به همان دلیل که او بار امانت را قبول کرد، این هم میتواند. صفوان بن یحیی میگوید: «اگر اتفاقی افتاد، چه کنیم؟ حضرت با دستش به ابوجعفر (جواد) علیهالسلام اشاره کرد ـ که رو به رویش ایستاده بود ـ صفوان میگوید: گفتم: فدایت شوم این که کودک سه ساله است؛ فرمود: و ما یضره ذلک فقد قام عیسی علیهالسلام بالحجة و هو ابن ثلاث سنین؛ موضوع سن ضرری به امامت ندارد، عیسی علیهالسلام هم حجت شد، در حالی که سه ساله بود.»(24) فرمود: « ان الله تبارک و تعالی بعث عیسی بن مریم رسولاً نبیّا صاحب الشریعة مبتدأة فی اصغر من السن الّذی فیه ابو جعفر علیهالسلام ؛ خداوند عیسی علیهالسلام را رسول و نبی صاحب شریعت کرد در حالی که در ابتدا از سن ابوجعفر کوچکتر بود.»(25) این پسرم. گفتم: او در این سن! فرمود: ان الله احتج بعیسی بن مریم و هو ابن السنتین و ان الامامة تجری مجری النبوة؛ خداوند با عیسی پسر مریم در دو سالگی احتجاج کرد. و امامت جاری مجرای نبوت است.»(26) امام، قبل از مرگ، امام بعد را میبیند در استدلال دیگر امام به عقبه فرمود: «ان صاحب هذا الامر لایموت حتی یری خلفه من بعد؛ صاحب امامت نمیمیرد، مگر این که جانشین بعدیاش را ببیند.»(27) 5 ـ انکار فرزندی گروهی هم با شک اندازی کوشیدند اصل این مطالب را که امام جواد پسر امام رضا علیهماالسلام است، انکار کنند. تفصیل این مطلب را از حسن بن عمار میخوانیم: «نزد علی بن جعفر بن محمّد در مدینه نشسته بودم. ابو جعفر علیهالسلام (امام جواد) وارد مسجد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شد. علی بن جعفر بدون رداء و قبا به سویش شتافت و دست و بازویش را بوسید. ابوجعفر به او گفت: ای عمو بنشین خدا رحمتت کند! گفت: آقای من چگونه بنشینم، حال آن که شما ایستادهاید؟ به هر حال این گفت وگو پایان یافت و او برگشت. اصحابش گفتند: تو عموی پدرش هستی، تو چرا این گونه رفتار کردی؟ علی بن جعفر گفت: ساکت باشید، وقتی خداوند به این صاحب ریش اهلیّت نمیدهد و به این جوان میدهد (امامت) و در چنین جایگاهی قرار میدهد، منکر فضیلت و برتریاش شوم؟ به خدا پناه میبرم از آنچه میگویید، من بندهی او هستم.»(28) کردیم. حسن پرسید: چگونه؟ علی بن جعفر گفت:برادرانش و ما (عموهایش) به او (امام رضا) گفتیم: در بین ما هرگز امامی (حائل اللون) نبوده است. امام رضا علیهالسلام فرمود: او پسرم است. گفتند: رسول خدا با «قیافه» قضاوت کرد. بین ما و تو هم همین گونه باشد. فرمود: شما این کار را بکنید ولی من چنین کاری نمیکنم. در ضمن او را مطلع نکنید که برای چه دعوتش کردهاید و در خانههایتان باشید. وقتی آمدند، ما در بستان نشسته بودیم. عموها، برادران، خواهران امام رضا علیهالسلام همه آمده بودند. به امام رضا کلاهی پشمی و لباس باغبانی دادیم و گفتیم: وارد باغ شو. گویا که کارگر باغ هستی. آنگاه ابی جعفر (جواد) را آوردند و به قیافهشناسان گفتند: این پسر را به پدرش ملحق کنید. قیافهشناسان گفتند: اینجا پدری ندارد. این عموی پدر پدرش، این عموی پدرش، این عمویش، این هم عمهاش است. اگر هم پدری اینجا داشته باشد، صاحب بستان (کارگر باغ) است. راه رفتن هر دو مثل هم است. وقتی ابوالحسن رضا علیهالسلام آمد، گفتند: این پدرش است. علی بن جعفر میگوید: برخواستم و دهان حضرت را بوسیدم (چنان که آب دهانش به لبم خورد). سپس گفتم: اشهد انّک امامی عندا...، امام رضا گریست پس به من گفت: یا عم! الم تسمع ابی و هو یقول: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله بابی ابن خیرة الإماء النوبیة الطیبة الفم....؛ ای عمو! شنیدی که پدرم فرمود: رسول خدا فرمود: پدرم فدای پسر کنیز برگزیده نوبیه که پاکیزه دهان ... است. و من (علی بن جعفر) گفتم: راست میگویی فدایت شوم.»(29) امام جواد و موضوع سن علاوه بر امام رضا، امام جواد علیهماالسلام نیر با خیل مردمی که به دلیل سن کم او به حیرت افتاده بودند، رو به رو میشد که البتّه او نیز با روشهای مختلف به پاسخگویی و زدودن شبهات و ذهنیات میپرداخت. ما به طور خلاصه به برخی موارد اشاره میکنیم: 1 ـ تنها وارث: محمّد بن عیسی میگوید: «نزد ابیجعفر ثانی (امام جواد) رفتم، در برخی امور با من مناظره کرد و دست آخر فرمود: یا ابا علی ارتفع الشک، ما لأبی غیری؛ ای ابا علی، شک خود را برطرف کن، برای پدرم غیر از من نیست (من تنها وارث و طبعا امام بعدی هستم).»(30) 2 ـ کرامت: امام از این طریق نیز برتری و فضیلت خود را مینمایاند که برای اهل علم و بزرگان دلیل دیگر بر امامتش بود. محمّد بن سنان میگوید: «از درد چشم به امام رضا علیهالسلام شکایت کردم. کاغذی خواست و به ابیجعفر علیهالسلام نامهای نوشت. آن را به خادم داد و از من خواست با او بروم و مطلب را کتمان کنم. وقتی رسیدیم خادم نوشته را باز کرد و رو به روی ابا جعفر قرار داد. او به کتاب نگاه کرد. آن گاه سر به آسمان برداشت و مطلبی فرمود: چند بار این کار را کرد و هر دردی در چشمم بود از بین رفت... .»(31) 3 ـ علم خدایی: بعد از شهادت امام رضا علیهالسلام عدهای از شیعیان از شهرهای دیگر برای شناختن امام بعد به مدینه آمدند. آنها را به صریا، قریهای که امام کاظم علیهالسلام در نزدیکی مدینه تأسیس کرده بود، راهنمایی کردند. آنجا عبدالله بن موسی فرزند امام کاظم علیهالسلام خودنمایی میکرد ولی از پاسخ دادن به سؤالات مردم ناتوان بود. زمانی که عبدا... پاسخهای غلط داد، ابوجعفر یعنی، امام جواد علیهالسلام وارد شد در حالی که هشت ساله شده بود. همه به سوی او رفتند و او به مردم سلام داد. عبدا... بن موسی هم از جای خود برخاست و ابو جعفر به این ترتیب در صدر مجلس جای گرفت. آنگاه فرمود: بپرسید، خدا رحمتتان کند. آنگاه سؤالاتی پرسیدند از جمله کسی پرسید: اگر مردی زنش را به عدد ستارگان آسمان طلاق داد چه کند؟ امام فرمود: آیا قرآن خواندهای؟ گفت: بله، فرمود: سورهی طلاق را بخوان تا قول خداوند که فرمود: «واقیموا الشهادة لِلّه». ای مرد! طلاق صورت نمیگیرد مگر به پنج چیز: شهادت دو شاهد عادل، وقوع طلاق در حالت پاکی از عادت ماهیانه، عدم آمیزش در آن پاکی، وقوع طلاق به قصد جدی. ای مرد! آیا در قرآن عدد نجوم سماء میبینی؟ گفت نه.»(32) 4 ـ استدلال قرآنی: علی بن اسباط میگوید: «امام جواد علیهالسلام به طرف من آمد. من سراپای او را نگاه میکردم که وقتی برگشتم برای دوستان اندام و وضع او را توصیف کنم. من در همین افکار بودم که امام نشست و فرمود: ای علی! همانا خداوند دربارهی امامت حجت آورده همان طور که دربارهی نبوّت حجت آورده و فرموده: وآتیناه الحکم صبیّا؛ در کودکی به او حکمت دادیم. و فرموده: ولمّا بلغ اشدّه؛ چون به حد توان رسید، و فرموده و بلغ اربعین سنه؛ چون به چهل سالگی رسید، پس رواست در کودکی حکم امامت داده شود. همان طور که رواست در چهل سالگی به او حکم داده شود.»(33) 5 ـ تفاوت دو مقولهی امامت و کودکی: دایهی ابیجعفر روزی به او گفت: «تو را در فکر میبینم، گویا پیرمردی شدهای؟ فرمود: عیسی بن مریم در کودکی مریض شد. به مادرش آن چیزهایی را که موجب معالجه میشد، توضیح داد، او تهیه کرد. ولی موقع خوردن، عیسی گریه کرد. مادرش گفت: من با آنچه تو یاد دادی معالجهات میکنم، آن وقت گریه میکنی؟ فرمود: الحکم حکم النبوّة والخلقة خلقةُ الصبیان؛ حکم، حکم نبوّت است امّا بدن و خلقت من خلقت کودکان است.»(34) یعنی، دو جداست. و بدین گونه حضرت به استبعاد امامت در کودکی پاسخ گفت. پینوشتها: ________________________________________ 1 ـ بقره/ 151؛ آل عمران/ 164؛ جمعه/2؛ نحل/ 44 و 64؛ احزاب/ 21؛ حشر/ 7. 2 ـ الغدیر، ج 5، ص 208 به بعد نام هفتصد جاعل حدیث را که برخی بیش از صدهزار حدیث جعل کردهاند، آورده است. 3 ـ بقره/ 124. 4 ـ احزاب/ 33. 5 ـ غایة المرام، ص 287 ـ 293. 6 ـ همان، ج 6، ص 293. 7 ـ همان، ج 3، ص 265. 8 ـ مستدرک حاکم، ج 3، ص 226. 9 ـ اصول کافی، کتاب الحجة، صص 264 و 270. 10 ـ اصول کافی، ج 1، ص 257. در این بخش از آموزش عقاید. استاد محمدتقی مصباح یزدی سود بردیم. 11 ـ نسا/ 59. 12 ـ اثباة الهداة، ج 3، ص 123 و ینابیع المودّة، ص 494. 13 ـ اصول کافی، ج 1، ص 323. 14 ـ عیون الاخبار، ج 1، ص 32؛ غیبة شیخ طوسی، ص 24 به نوع دیگر و مختصر. 15 ـ ملل و نحل، ص 96. 16 ـ اعلام الوری، طبرسی. 17 ـ رجال کشی، ص 463. 18 ـ اصول کافی، ج 1، ص 321. 19 ـ بحارالانوار، ج 50، ص 35. 20 ـ همان. 21 ـ کافی، ج 1، ص 321. نشان امامت در کتف (کافی، ج 1، ص 321) لم یلد مولود اعظم برکة علی شیعتنا مثله (همان) هو مولی ابی جعفر (همان) ابوجعفر و حسین و خلیفتی فی اهلی من بعدی (روضة الواعظین 203) بابی انت و امی انت لها (امامة) (اثباب الوصیة: ص 211). 22 ـ اصول کافی، ج 1، ص 320؛ رجال کشی، ص 277 و روضة الواعظین، ص 203. 23 ـ عیون الاخبار، ج 2، ص 216. 24 ـ کافی، ج 1، ص 321. 25 ـ کافی، ج 1، ص 322 و برای موارد مشابه به روضة الواعظین، ص 203 رجوع کنید. و نمونهی دیگر دلایل الامامة طبری، ص 204. 26 ـ اثبات الوصیة، ص 212؛ بحارالانوار، ج 50، ص 35. 27 ـ بحارالانوار، ج 50، ص 35. 28 ـ کافی، ج 1، ص 322. 29 ـ همان، ج 1، ص 322 و ارشاد، ص 297. 30 ـ همان، ج 1،ص 320. 31 ـ رجال کشی، ص 487. 32 ـ مناقب ابن شهرآشوب، ج 2، ص 429؛ بحارالانوار، ج 50، صص 91 و 90. در مورد مردی که با مادّه الاغی درآمیخته بود، عبدا... گفت: دستش قطع و به او حد بزنند و یک سال تبعید کنند. در مورد طلاق به تعداد ستارهها هم گفت: همسرش از او جدا میشود مانند جدایی برج جوزا و عقاب تیزبال از زمین. امام فرمود: آن مرد به کمتر از حدّ شلاّق زده میشود. و قیمت الاغ را از او میگیرند و سوار شدن او به آن و بچه آن حرام میشود و آن حیوان را رها میکنند تا در بیابان بمیرد. آنگاه فرمود: اگر مردی قبر زنی را بشکافد و کفنش را بدزدد و به او تجاوز کند، دستش به سرقت قطع، به خودش جهت زنا حد، عزب باشد تبعید و اگر زن داشت کشته یا سنگسار میشود... . 33 ـ اصول کافی، ج 1، صص 315 و 413؛ اعلام الوری، صص 350 و 349 و...؛ اثبات الوصیة، ص 211. 34 ـ اثبات الوصیة، 212.
منبع :http://www.hawzah.net/hawzah/Default.aspx
|